۱- وقتی احساس بیهودگی و پوچی می‌کنم، نمی‌دانم که چه چیزی و یا چه کسی موجب این ناراحتی من است.

۲- حتی وقتی که بهترین کاری که می‌توانم را انجام می دهم، به خاطر کارهایی که انجام نشده خود را مقصر
احساس می‌کنم.

۳- هر فردی اشکالاتی دارد ، ولی من آنقدر اشکال دارم که نمی‌توانم خودم را دوست داشته باشم.

۴- وقتی که ناراحت هستم میتوانم دقیقاً بگویم که چه قسمتی از مشکلی که دارم مرا ناراحت می‌کند.

۵- هر کاری که انجام می دهم برخی افراد باعث می‌شوند که من احساس بدی راجع به خود پیدا کنم.

۶- من چیزهایی را میخرم که حقیقتاً استطاعت مالی برای خرید آنها را ندارم.

۷- وقتی که من خطایی را مرتکب می‌شوم حرفهای ناراحت کننده‌ای از قبیل “من همیشه بازنده هستم”، “احمق! –
احمق! احمق! ” یا ” من نمی‌توانم هیچ کاری را درست انجام دهم ” به خودم می‌گویم.

۸- از اینکه چگونه به نظر بیام یا رفتار کنم خجالت زده می‌شوم .

۹- من در مواقعی که از من انتظار می‌رود که ابراز مهر و عاطفه کنم معذب می‌شوم.

۱۰- وقتی که کسی به جز افراد خانواده خود را در آغوش می‌گیرم احساس عجیبی به من دست می‌دهد.

۱۱- وقتی که چیزی را میبینم و  یا از آن خوشم می‌آید یا آن‌را می‌خواهم، تا وقتی که آنرا بدست نیاورم نمی‌توانم
فکرش را از مغزم بیرون کنم.

۱۲- هرچند که ممکن است جاهایی برای پیشرفت وجود داشته باشد، من خودم را همان‌طور که هستم دوست دارم.

۱۳- من چیزهایی می‌گویم که در آینده از گفتن آنها پشیمان می‌شوم.

۱۴- من به جایی می‌رسم (حالتی به من دست می‌دهد) که  احساس قدرت ، توانایی و شایستگی می‌کنم.

۱۵- وقتی که باید با کسی که عصبانی است روبرو شوم احساس نگرانی و اضطراب می‌کنم.

۱۶- من معتقدم که عکس العمل‌های افراد اتفاقی است.

۱۷- من نیاز به این دارم که باعث ایجاد تغییری بشوم.

۱۸- من نمی‌توانم از احساس گناه به خاطر اشتباهات کوچک و یا کارهای ناراحت کننده‌ای در گذشته انجام داده ام –
رهایی یابم.

۱۹- وقتی که تصمیم می‌گیرم که به چیزی برسم با موانعی مواجه می‌شوم که مرا از رسیدن به اهدافم باز می‌دارند.

۲۰- من دایم به مشکلاتم فکر می‌کنم و نمیتوانم لحظه ای فکر آنهارا از مغز خود خارج کنم.

۲۱- بهتر است تا وقتی که کسی را کاملاً نشناخته‌ای با اوسرد – و طبیعی(معمولی) رفتار کنی.

۲۲- من حاضرم هرکاری را انجام دهم تا جلوی گریه کردن خودم را بگیرم.

۲۳- گفتن چیزهایی مثل”من عاشق تو هستم” برای من سخت است، حتی اگر قلباً آنها – را احساس کنم.

۲۴- من از گذراندن وقتم با دوست / دوستانم لذت می‌برم.

۲۵- من بهترین کاری که میتوانم انجام می‌دهم (نهایت سعی خود را می‌کنم) حتی اگر کسی آن‌را نبیند.

۲۶- من بی‌حوصله‌ام.

۲۷- من وقتی که افراد مستحق آن هستند، از آنها تعریف (تقدیر) می‌کنم.

۲۸- من نگران چیزهایی هستم که دیگران حتی به آنها فکر هم نمی‌کنند.

۲۹- من برای اینکه شروع به انجام کاری کنم احتیاج دارم که کسی مرا هل بدهد(تشویق کند).

۳۰- افراد احساساتی مرا معذب می‌کنند.

۳۱- وقتی کسی بدون اینکه از او خواسته باشم کاری برای من انجام میدهد من شک می‌کنم که منظور حقیقی او –
چیست.

۳۲- زندگی من پر از بن بست است.

۳۳- من از کار خودم راضی نیستم مگر اینکه کس دیگری آنرا تقدیر کند.