آموزش هوش اقتصادی
هوش اقتصادی مفهومی ذهنی است که با استفاده از آن میتوان به موفقیتهای مالی دست پیدا کرد.
تفاوت در میزان هوش اقتصادی افراد به تنوع دیدگاه آنها نسبت به پول و تفاوت در رفتارهای مالیِ آنها بستگی دارد.
متأسفانه با اینکه در مدارس توجه کمی به این بخش از ساختار ذهنی افراد شده،
نکتهی امیدوارکننده این است که میتوان هوش اقتصادی را تقویت کرد و از آن بهعنوان دارایی ارزشمندی برای رسیدن به ثروت و حفظ ثروت استفاده کرد.
هوش اقتصادی
سعی کنید با دقت به این سؤال پاسخ دهید:
به نظر شما داشتن یک ماشین فوقالعاده گرانقیمت، برای شما سرمایه است یا نوعی بدهی محسوب میشود؟
البته داشتن یک ماشین لوکس مطمئنا لذتبخش خواهد بود اما هنگام پاسخگویی به این سؤال به لذت آن فکر نکنید.
افرادی که دارای هوش اقتصادی بالایی هستند درجواب خواهند گفت که:
داشتن ماشین گرانقیمت، یک بدهی محسوب میشود چرا که علاوه بر خواب سرمایه، هزینههای زیادی برای نگهداری از آن باید پرداخت شود.
اما کسی که هوش مالی کمتری دارد به ماشین خود به چشم یک سرمایه نگاه میکند و بالا رفتن قیمت آن را نیز بدون توجه به تورم یک نوع سود تلقی میکند.
این تفاوت دیدگاه در زمینههای مالی ناشی از اختلاف میزان برخورداری از هوش مالی است.
هوش اقتصادی ما، در واقع آن بخشی از هوش ماست که برای حل مسائل مالی مورد استفاده قرار میگیرد.
با وجود هوش اقتصادی میتوان از فرصتها، حتی آنهایی که دیگران قادر به دیدنشان نیستند، به بهترین شکل استفاده کرد.
هوش اقتصادی، رفتار شما با پول است
آیا تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که چرا برخی افراد بهراحتی پول در میآورند و در مقابل برخی دیگر بهرغم تلاشهای مستمر باز هم نمیتوانند بهراحتی پول در بیاورند؟
امیدوارم جواب شما وجود یا عدم وجود شانس نباشد.
از طرفی توانایی وارد کردن جریان پول به چرخهی زندگی و کنترل سرعت این جریان نیز به ذکاوتی بستگی دارد که با هوش عمومی افراد تفاوت دارد.
ممکن است شما از آن دسته افرادی باشید که به راحتی کسب درآمد میکنید اما همیشه فاصلهی زیادی تا ثروتمند شدن دارید.
مجموعهی رفتارهایی که با پول دارید، نشاندهندهی میزان برخورداری شما از هوش مالی است.
رابرت کیوساکی یکی از نویسندگان مطرح در این زمینه، در یکی از کتابهایش پول را اینگونه توصیف میکند :
«پول مانند سگ دستآموز شماست؛
اگر بتوانید رفتار صحیحی با او داشته باشید، هر زمان که برایش تکه چوبی بیندازید خیلی سریع میرود و آن را برایتان میآورد، پول هم دقیقا همین کار را میکند.»
کسب درآمد بیشتر
بارها دیدهایم افرادی را که از نظر تحصیلی جزءِ نفرات ممتاز نبودهاند اما به کمک برخورداری از هوش مالی بالا توانستهاند درآمد ماهیانهی بالایی داشته باشند.
تمامی افراد فارغ از مدرک تحصیلیشان میتوانند از این هوش برخوردار باشند یا آن را تقویت کنند.
هوش مالی شامل اطلاعات و تجاربی است که در وارد کردن جریان پول به چرخهی زندگیتان، ریسکهای عاقلانه، برنامهریزیهای بلندمدت برای سرمایهگذاری، تصمیمگیری هدفمند و افزایش درآمد به شما کمک میکند.
اگر هوش اقتصادی خود را تقویت کنید و تصمیمات درستی اتخاذ کنید، موفقیتتان تضمین شده است.
محافظت از ثروت و حفظ آن
درآمد ما همیشه برای مخارج ما هزینه میشود اما اینکه چطور و چه موقع خرج میشود اهمیت بسیار زیادی دارد.
افرادی که از هوش مالی مناسبی برخوردار نیستند، حتی اگر ثروتمند هم باشند در حفظ سرمایهی خود ضعیف عمل میکنند.
این افراد در نهایت مجبور میشوند پول خود را درحسابهای بانکی قرار داده و به سودی ناچیز بسنده کنند یا اینکه با اتخاذ تصمیماتی اشتباه بخشی از سرمایه یا تمامیِ آن را از دست بدهند.
در مقابل کسی که دارای هوش مالی بالایی است به سودهای ناچیز بانکی رضایت نخواهد داد و بهگونهای سرمایهگذاری میکند تا علاوه بر تأمین امنیت سرمایهاش، سود خوبی بهدست آورد.
چطور هوش اقتصادی خود را تقویت کنیم؟
بدون اغراق هوش اقتصادی را میتوان به عضلات بدن تشبیه کرد. شما می توانید هوش اقتصادیتان را مانند عضلات بدن تقویت کنید.
تقویت هوش اقتصادی تنها از طریق آموزش و تمرین صورت میگیرد.
شما باید روش های مختلف در این زمینه و اصول آن را فرا بگیرید و مطابق با این آموزهها رفتار خود را با پول تغییر بدهید.
توجه به افراد موفق
یکی از کارهایی که شما میتوانید برای افزایش هوشاقتصادی خود انجام بدهید این است که از عملکرد و رفتار افراد ثروتمند و موفق الگوبرداری کنید.
داستان زندگی افراد موفق و میلیاردرهای خودساخته را مطالعه کنید و از شکستهای آنها درس بگیرید و اشتباهات آنها را تکرار نکنید.
فقط بهدنبال این نباشید که مواردی مشابه خود را در بین آنها هدف قرار دهید، با دیدگاهها و رویکردهای متفاوت افراد موفق آشنا شوید تا در مواجهه با شرایط متفاوت بهدرستی عمل کنید.
کاهش بدهیها
همانند افراد با هوش مالی بالا، همواره تلاش کنید که بدهیهای خود را کاهش دهید.
اگر زمانی مجبور شدید زیر بار بدهی بروید بهگونهای برنامهریزی کنید که با سودی که از سرمایهگذاریهای هوشمندانهی خود بهدست میآورید این بدهیها را تسویه کنید.
بدهی بار سنگینی بر روی دوش شماست؛
به همین دلیل قبل از تصمیمگیری برای هر خریدی سعی کنید که مناسبترین قیمت و شرایط پرداخت را در نظر بگیرید.
تعیین اهداف
اهداف مالی ارتباط مستقیمی با طرحهای اجرایی شما در زمینههای مالی دارند. اهداف مالی خود را به دو دستهی کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم کنید.
تعیین این اهداف به شما کمک میکند که از مسیر مطلوب منحرف نشوید و در طول هر ماه و حتی در طول هر روز و هر ساعت بر روی دستیابی به این اهداف تمرکز کنید.
این نکته را در نظر داشته باشید که تنها هدفگذاری منجربه موفقیت شما نمیشود و شما باید برای رسیدن به اهداف خود تلاش کنید.
دربرابر شکستها و مشکلات مقاومت کنید تا موفقیت حاصل شود. علاوهبر تعیین هدف، برای مسائل مالی خود طرح عملیاتی جامعی داشته باشید.
پسانداز برای سرمایهگذاری در آینده
بهطور مرتب بخشی از درآمد خود را پسانداز کنید. چیزی که شما را از افرادی با هوش اقتصادی پایین متمایز میکند، هدف شما از پسانداز کردن است.
شما صرفا نباید به این دلیل پسانداز کنید که در آینده اندوختهای برای پیشآمدها یا فرصتهای احتمالی داشته باشید،
بلکه این کار را با این امید انجام بدهید که در آینده آن را به جریان بیندازید و بهوسیلهی آن سرمایهگذاریهای مناسبی انجام دهید.
داشتن استراتژی خرج کردن
دربارهی هر مبلغی که قرار است خرج کنید با دقت و تأمل رفتار کنید.
چراکه هر خریدی هرچند کوچک میتواند پیامدهایی داشته باشد،
از طرفی با خرج کردن پولتان بهصورت غیر ضروری ممکن است در آینده فرصتهای سرمایهگذاری را از دست بدهید.
سعی کنید با تمرکز و فکر کردن، پیامدهای احتمالی خرج کردن پولتان را پیشبینی کنید.
سپس برای خرج کردن یا نکردنِ پولِ خود، تصمیم بگیرید. اصول پول خرج کردن را یاد بگیرید و نیازهای خود را دائما اولویتبندی کنید.
عطش یادگیری
کسی که دارای هوش اقتصادی بالاست و ثروت زیادی دارد با کسب اطلاعات و یادگیری در مورد یک کسبوکار جدید روحش تازه میشود،
چراکه حس میکند دریچه ای جدید برای موفقیت بهسوی او باز شده است.
همیشه بهدنبال یادگیری در زمینههای مختلف باشید و هیچگاه حس نکنید که همه چیز را میدانید.
روابط اجتماعی
شاید هدف نهایی در این راستا همان ثروتمند شدن باشد، اما مسیرهای رسیدن به این هدف بسیار متنوع است.
سعی کنید با افرادی ارتباط برقرار کنید که آنها نیز مسیر موفقیت مالی را طی کردهاند.
تلاش کنید با ایجاد ارتباطی مؤثر با آنها، بر آگاهی و اطلاعات مالی خود بیفزایید.
2-تقویت هوش اقتصادی
هوش اقتصادی، تلفیقی از هنر و علم است !
برای مثال میکل آنژ، خالق مجسمه بی نظیره داوود، به کمک عِلم یا مهارتش توانست مجسمه سازی بیاموزد و بعد از آن تماما به کمک خلاقیت و هنرش توانست مجسمه های جاودانه خلق کنید.
پول هم به همین شکل عمل میکند؛
افرادی که پول زیادی وارد زندگی شان میشوند، شاید اکثر اوقات کاملا آگاه نیستند چه کارهایی انجام میدهند که پولساز است یا نیست،
اما آنها قبلا اصول و علم ثروتمند شدن را فراگرفته اند.
هوش اقتصادی و سرمایه گذاری
مسیر ثروتآفرینی از نظر رابرت کیوساکی :
کارمند
(شما بابت ساعاتی که کار میکنید، پول دریافت میکنید)
خوداشتغالی
(شما کار و زمان تان دست خودتان است؛ راننده تاکسی، آرایشگر، بقال)
کسب وکار
(شما ایده و فکر تان را تبدیل به پول کردید؛ مثل پودر سوخاری KFC)
سرمایه گذاری
(شما کاری کردید که پول شما، برای شما کار کند؛ مثل خرید سهام)
کارآفرین باشید و از درس های مالی برای ثروت آفرینی استفاده کنید
طی کردن این مسیر از نقطه شماره 1 به نقطه شماره 4 شما را ثروتمند خواهد کرد، 100% تضمینی !
هر فرد ثروتمندی را هم بخواهید مسیر موفقیتش را تحقیق کنید، خیلی روشن و واضح ردپایش را در این مسیر خواهید دید.
اما تا به امروز راه های ثروتمند شدن، دلایل ثروتمند شدن و مفهول پول مطالب زیادی خواندیم، اما امروز میخواهیم راجع به یکی از مهم ترین مباحث ثروتمند شدن، که به شدت در ثروتمند شدن یا نشدن تان نقش دارد، صحبت کنیم؛
یعنی: هوش اقتصادی
هوش اقتصادی، دقیقا همان رفتار شما با پول است.
آیا شما راحت میتوانید جریان پولی را وارد زندگی تان کنید؟
آیا میدانید چطور سرعت ورود پول به زندگی تان را افزایش دهید؟
آیا دوست دارید بدانید چطور پول شما میتواند پول تولید کنید؟
آیا تفاوت سرمایه و بدهی را میدانید؟ یا تعریف هایی از آنها بلدید که دیگر کاربردی ندارند؟
3 درسی ساده اما پولساز با افزایش هوش اقتصادی
رابرت کیوساکی، در کتاب جدیدش با عنوانِ «شانس دوم : پول شما، زندگی شما، دنیای ما» می نویسد:
«زمانی که میخواهید ثروتمند شوید، نیاز دارید بدانید چه رفتاری با پول نشان دهید.
پول مانند سگ دست آموزتان است،
اگر بتوانید رفتار صحیحی با او نشان دهید، هر زمانی که برایش تکه چوبی پرت کنید خیلی سریع میرود و آنرا برایتان می آورد…
پول هم دقیقا همینطور کار میکند.»
اگر بتوانید مفهوم جریان مالی، سرمایه و بدهی را بدانید،شانس شما برای ثروتمند شدن به طرز عجیبی افزایش پیدا میکند.
دلیلِ اینکه اکثر افراد مشکلات اقتصادی دارند و هرگز نمیتوانند از گردآب بدهی خارج شوند، عدم آگاهی از این 3 مفهوم ساده است؛
آنها جریان پولی زیادی در خروجی و جریان پولی کمی در ورودی دارند
هوش اقتصادی، برای پایه 3 مفهوم ساده زیر شکل میگیرد:
1- سرمایه:
چیزی که پول در جیبتان می گذارد.
سرمایه فقط املاک و مستغلات نیستند.
سرمایه میتواند کسب و کار شما هم باشد، چون هر ماه پول وارد حساب شما میکند.
هرچیزی که قیمتش بروز باشد و به مرور زمان ارزش آن کاسته نشود سرمایه است.
سرمایه خوب، سرمایه ای است که هم ارزشش ثابت بماند و هم برای شما پول تولید کند : مانند اجاره ملک، کسب و کار، سرمایه گذاری و …
2-بدهی:
چیزی که پول از جیبتان کم میکند.
بدهی تمام چیزهایی است که در زندگی دارید و برای شما خرج هستند تا درآمد.
مثلا ماشین گرانقیمت شما، برای شما بدهی است،
زیرا باعث میشود هر ماه مبلغی پول از حساب شما بابتِ آن خرج شود بدون آنکه پولی از آن درآمد داشته باشید.
مثال های دیگری از بدهی، خانه ای است که در آن سکونت دارید و فکر میکنید یک سرمایه است.
خانه شما تا زمانی که شما در آن زندگی میکنید، یک بدهی است زیرا هر ماه پولی را از حساب بانکی تان خارج میکند و خرج میکند.
3-جریان مالی: دقیقا تعیین کننده و متمایز کننده سرمایه و بدهی است
جریان مالی، مسیر بیرون رفت یا ورود پول از یا به حسابتان است.
پول از کجا وارد حساب شما میشود؟
به چه مقدار؟
چطور از آن خارج میشود؟
کجا خرج میشود؟
و …
همانطور که نقطه مقابل سرمایه، بدهی است؛ نقطه مقابل جریان مالی، حقوق سر ماه است !
حقوق ماه به ماه (زندگی کارمندی) فقط یک بسته پولی است که وارد زندگی میشود و فقط مانند نقطه گذاری، به جای ادامه چرخه جریان مالی است.
متاسفانه آموزش های سنتی مردم را آماده ثروتمند شدن نمیکند، زیرا مدرسه تماما بر روی میزان حقوق سر ماه، پس انداز و کارمندی تمرکز دارد.
در صورتی که افراد ثروتمند، امیدشان بدست آوردن یک مبلغ پولی مقطعی نیست (حقوق ماهیانه) بلکه خلقِ یک جریانِ پولی است.
راهکارهای افزایش هوش اقتصادی
شماره 1: کسب پول بیشتر
شماره 2: حفاظت از پول
حقیقتی ساده وجود دارد مبنی بر این که همه میخواهند پولتان را از شما بگیرند؛ اما همهی کسانی که پولتان را میگیرند، کلاهبردار یا قانونشکن نیستند.
یکی از بزرگترین شکارچیان مالی پول ما، مالیاتها هستند.
دولتها به طور قانونی پولمان را از چنگمان در میآورند.
چنانچه ضریب هوش مالی شماره 2 فردی پایین باشد، مالیاتهای بیشتری پرداخت خواهد کرد و هزینههای بیشتری بر دوش او خواهد بود.
این ضریب هوش مالی بیان میکند تا باید تا حد ممکن سود خالص را افزایش داد.
کسی که کسب و کاری دارد و بطور مثال سالیانه 1 میلیارد تومان درآمد بدست میآورد ولی 900 میلیون تومان از آن هزینه میشود در این ضریب هوش مالی ضعیف است.
فردی که هزینههای کمتری میپردازد، از ضریب هوش مالی بالاتری برخوردار است.
شماره 3: بودجهبندی پول
بودجهبندی پول، نیازمند هوش مالی بسیار زیادی است.
بسیاری از مردم پول خود را مثل یک فقیر بودجهبندی میکنند تا هم چون فردی ثروتمند.
بسیاری از مردم پول خیلی زیادی به دست میآورند، اما نمیتوانند پول زیادی برای خودشان نگه دارند، زیرا بودجهبندی فقیرانهای دارند.
به عنوان مثال فردی که 200 میلیون تومان در سال درآمد دارد و تمام آن را خرج میکند، نسبت به کسی که 100 میلیون تومان در سال درآمد دارد و میتواند با بودجهای 30 میلیون تومانی به خوبی زندگی کند و 70 میلیون تومان آن را سرمایهگذاری کند، از ضریب هوش مالی شماره 3 پایینتری برخوردار است.
این که بتوانیم به رغم میزان درآمدمان، خوب زندگی کنیم و با این حال سرمایهگذاری نیز داشته باشیم، نیازمند سطح بالایی از هوش مالی است.
شماره 4: اهرم ساختن از پول
پس از این که فردی درآمد مازاد خود را بودجهبندی کند، چالش بعدی او این است که درآمد مازاد خود را سرمایهگذاری نماید.
اغلب مردم درآمد مازاد خود را در بانک سرمایهگذاری میکنند.
زمانی که تورم پایینتر از نرخ سود بانکی بود، این کار هوشمندانهای محسوب میشد.
اما وقتی تورم بالاتر از سودی باشد که بانک پرداخت میکند با نگهداری پول در بانک فقط پول شما بیارزش میشود و سودی واقعی بدست نمیآورید.
مثلا اگر تورم سالیانه 35 درصد باشد و بانک 20 درصد پرداخت کند شما 15 درصد از ارزش پولتان را از دست میدهید.
میلیونها نفر در ایران نمیدانند پول خود را کجا سرمایهگذاری کنند، به همین دلیل درآمد مازاد خود را در صندوقهای مشترک با درآمد ثابت سرمایهگذاری میکنند یا آنرا به بانک میسپارند، با این امید که پول خود را به سودآوری برسانند.
گرچه پسانداز و سرمایهگذاری در سبدهای سهام متنوع صندوقهای مشترک، نوعی اهرم ساختن از پول است، راههای بهتری نیز برای سودآور کردن پولتان وجود دارند.
هر فرد صادقی باید بپذیرد که پسانداز کردن پول در بانک و سرمایهگذاری در صندوقهای مشترک، نیازمند هوش مالی زیادی نیست.
پسانداز کردن پول و سرمایهگذاری آن در صندوقهای مشترک کار سختی نیست و هوش مالی بالایی نیاز ندارد.
ضریب هوش مالی شماره 4 بر اساس نسبت سودآوری به سرمایهگذاری ارزیابی میشود.
به عنوان مثال، فردی که 50 درصد از پول خود را به عنوان سود دریافت میکند، نسبت به کسی که 5 درصد سود میگیرد، ضریب هوش مالی شماره 4 بالاتری دارد؛
کسی که بابت سودهایی که بدست آورده مالیات کمتری میپردازد از ضریب هوش مالی بالاتری برخوردار است.
شماره 5: ارتقاء دانش اقتصادی
در این جمله نکتهی بسیار خردمندانهای نهفته است:
قبل از اینکه بتوانید بدوید، باید راه رفتن را بیاموزید.
این امر دربارهی هوش مالی صدق میکند.
پیش از آنکه مردم بتوانند یاد بگیرند که چگونه از محل سرمایهگذاری خود صاحب سودهای چشمگیر شوند (ضریب هوش اقتصادی شماره 4: اهرم ساختن از پول)، باید نحوهی راه رفتن را بیاموزند، بدین معنا که اصول و قواعد هوش مالی را فرا بگیرند.
یکی از دلایلی که بسیاری از مردم با ضریب هوش مالی شماره 4، اهرم ساختن از پول، مشکل دارند، این است که یاد گرفتهاند پولشان را به دست «کارشناسان» اقتصادی همچون بانکها و صندوقهای مشترک سرمایهگذاری بسپارند.
اگر هوش اقتصادی خود را ارتقاء دهید، احتمال این که در دنیایی به شدت رو به تغییر موفق شوید، بیشتر است.
بدین ترتیب بهتر میتوانید مشکلات خود را حل کنید و هوش مالی خود را ارتقاء دهید.
4 روش که با کمک آنها از امروز میتوانید هوش اقتصادیتان را بسازید!
1. خودتان را درگیر کار کنید:
اگر شما از وظایف کاریتان که واقعا دوست ندارید انجامشان دهید سر باز زنید یا از انجام آنها تمرد و چشمپوشی کنید، فکر میکنید رییستان چندوقت شما را سرکار نگه میدارد؟
طول نمیکشد، مطمئن باشید! شغلتان، منبع مالی و در واقع پول شماست.
وقتی شما به پول یا امور اقتصادی خود به نحوی شایسته توجه کنید آنگاه میتوانید تغییر را ببینید.
ممارست برای بهبود رابطه با پولتان، هوش مالی شما را افزایش میدهد.
2. به خودتان آموزش دهید:
به شما پیشنهاد نمیکنیم به دوران مدرسه برگردید تا دربارهی امور مالی چیزهایی بیاموزید یا در کلاسهای آموزشی سهام و اوراق قرضه ثبتنام کنید.
مادامی که شما میتوانید یک مشاور موثق استخدام کنید تا در تصمیمات و انتخابهای مالی کمکتان کند،
ضرورتی ندارد خودتان تمام زیر و بم سرمایهگذاری را بدانید.
فهمیدن چگونگی تغییر راههای رفتاری شما با پولتان مهم است.
توجه داشته باشید که چگونه با پولتان رفتار میکنید و روزانه چه تصمیماتی اتخاذ میکنید که وضع مالیتان را بهتر یا بدتر میکند.
به این مسئله که فقط رفتاری را از خود بروز دهید که به نفع شماست متعهد باشید. این کار هوش مالی شما را افزایش میدهد.
3. تفکرتان را تغییر دهید:
اغلب مواقع این تفکر ما است که در جایی که هیچ رشد فکری نداریم نگهمان میدارد.
برای افزایش هوش اقتصادی و احساس کامیابی مالی، طرز تفکرتان را تغییر دهید.
به جای اینکه فکر کنید زندگی بدون خریدن فلان چیز گرانقیمت برایتان پوچ است، بیشتر دربارهی ثروت ساختن بیندیشید.
وقتی روی خرج کردن تمرکز کنید، هوش مالیتان پایین نگه داشته میشود، اما وقتی به این میاندیشید که چگونه میتوانید پول بیشتری بدست آورید، هوش اقتصادیتان افزایش مییابد و به اتخاذ تصمیماتی میپردازید که در پس آن تفکرتان تغییر مییابد.
باهوشتر بودن یعنی هوشمندانهتر اندیشیدن.
4. زمانتان را عاقلانه بگذرانید:
افزایش هوشاقتصادی شامل تخصیص زمانتان به انجام کارهایی است که واقعا برای زندگی سالمتر با پول به آن نیاز دارید.
برای اینکه رابطهتان با پول بهتر باشد نیاز دارید کارهای بهتری با پول انجام دهید.
رهاسازی خودتان از بدهیها، هوش مالیتان را افزایش میدهد، بنابراین خرج روزانهتان را شدیدا کنترل کنید.
به جای اینکه منتظر بمانید و به این بیندیشید که آیا میتوانید از پس خواستههایتان برآیید،
هر ماه زمانی را به این اختصاص دهید که برنامهای را برای امور مالیتان بنویسید و دقیقا پولی را که بهدست میآورید و نیز انتخابهایتان برای چگونگی خرج کردناش را مشخص کنید.
انجام این کار قدرت کنترل بیشتر پولتان را به شما میدهد.
تست هوش اقتصادی
تعریف هوش اقتصادی
هوش اقتصادی مفهومی ذهنی است که به عملکرد یا کارهای خاصی اشاره دارد که ثروت را به زندگی شما میآورند.
جیمی مکاینتایر در کتاب خود با نام «درسهایی که آرزو داشتم در مدرسه یاد میگرفتم» به مفهوم ماتریس هوش اشاره کرده است.
او با استناد به این مفهوم روشهایی را برای مدیریت امور اقتصادی پیشنهاد کرده و گفته است که چگونه به استقلال مالی برسید.
این کتاب به موضوعات بسیار متنوعی در زمینهی پولسازی پرداخته است که نمیتوان تمام فصلهای آن را در یک مقاله گنجاند.
ازاینرو منحصرا چند راهکار عملی و تکنیکی را که نویسنده شخصا برای مشکل مالی خود به کار برده است، تجزیهوتحلیل میکنیم.
مکاینتایر با این تکنیکها خود را از دست بدهی 150 هزار دلاری خود خلاص کرد و به این ترتیب راهش را به سوی میلیونها دلار پول و آرامش خاطر هموار نمود.
هوش اقتصادی چیست
با خواندن این مقاله به ویژگیهای شخصیتی و رفتاری مدیران کارآمد و ناکارآمد پیمیبرید.
ذهنیت لازم برای موفقیت و شکست را میآموزید،
و یاد میگیرید که چگونه باورهای محدودکنندهای را که سد راه پول درآوردن شما هستند، کنار بگذارید.
همچنین دستورالعملی به شما میدهد تا با طراحی مؤثر بعد مالی زندگیتان، خود را به سمت اهداف اولیهی پولسازی متمرکز و هدایت کنید.
نقشهی ذهنیِ ارائهشده در کتاب، به تحلیل دانستههای سادهی مالی و راهکارهایی میپردازد که شما را در بلندمدت به سوی پولدار شدن سوق میدهند.
نویسنده شخصا استراتژیهای ارائهشده را هر روز در زندگی خود به کار میبَرد و تاکنون با آنها مقادیر هنگفتی به دست آورده است.
در ذهن فردی که هوش اقتصادی بالایی دارد چه میگذرد؟
مکاینتایر برخلاف انتظارش، فهمید که مدیران مالیِ کاردان، برای رسیدن به ثروت و رفاه مالی اقدامات خاصی انجام میدهند.
این یافته طبیعتا ما را به این نتیجه میرساند که افرادی که از نظر مالی موفق هستند و افرادی که وضع مالی اسفباری دارند، دارای ذهنیتهای متفاوتی نسبت به پول هستند.
این دو مورد در کنار هم رازی را برای ما آشکار میسازند:
موفقیت اقتصادی ما تا حد زیادی تحت کنترل باوری است که دربارهی پول داریم.
طبق این فرضیه، اگر به باورهای محدودکنندهای که دربارهی پول داریم بچسبیم، همیشه از پیامدهای ماندن در این نیروی آسیبرسان، ضرر خواهیمکرد.
این باورهای منفی ما هستند که نمیگذارند به بالاترین سطح استقلال اقتصادی برسیم.
ویژگیهای مدیر کارآمد:
موارد زیر بین تمام مدیرانی که درآمد بالایی داشتهاند، مشترک است. این خصوصیات عبارتند از:
داشتن طرح عملیاتی
اشخاصی که از هوش مالی سرشاری برخوردارند، برای موارد مالی خود طرح عملیاتی جامعی دارند و برای مدیریت و پیادهسازی آن برنامهی روزانهای ریختهاند.
پسانداز کردن ده درصد از درآمد
چنین اشخاصی بهطور مرتب دستکم ده درصد از درآمدشان را نگه میدارند.
آنها یا با آن به سرمایهگذاری میپردازند یا در بلندمدت سود به دست میآورند.
به حداقل رساندن بدهی
افرادی با هوش اقتصادی زیاد، میدانند که قرض بالا آوردن بار سنگینی است و در درازمدت تأثیر بدی بر میزان ثروتشان میگذارد.
این افراد سعی میکنند تا بدهیهای خود را به حداقل برسانند.
با این وجود، اگر مجبور باشند که با قرض کردن اقدام به خرید کنند، قبل از تصمیمگیری برای خرید، بهترین و مناسبترین قیمت را انتخاب میکنند.
آنها در اغلب موارد بدهیهایشان را با سودی که از سرمایهگذاری هوشمندانه بهدست میآورند، صاف میکنند.
تعیین اهداف اقتصادی بلند مدت و کوتاه مدت
اهدافاقتصادی ارتباط تنگاتنگی با طرحهای عملیاتی مؤثر دارند.
اهدافِ افراد باهوش به دو دستهی کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم میشود.
همین امر باعث میشود تا درطول روز فکرشان را روی دستیابی به آنها متمرکز کنند.
داشتن استراتژی در خرجکردن
افراد باهوش دربارهی هر مبلغی که میخواهند خرج کنند با دقت تأمل میکنند.
مدیران مالی موفق از پیامدهای کوچکترین خرید خود هم آگاهند. آنها میدانند که جمع شدن خریدهای بهظاهر کوچک در بلندمدت چه عواقبی به دنبال دارد.
خریدهای کوچک موجب تلنبار شدن بدهی میشوند و بر فرصتهایی که برای کسب سود پیش میآیند، تأثیر میگذارند.
افراد مذکور توانایی عجیبی در پیشبینی آینده دارند.
این قابلیت به آنها کمک میکند تا پیامدهای خرج کردن پولشان را بشناسند و به این ترتیب برای خرج کردن یا نکردن آن تصمیم درستی اتخاذ کنند.
اگر نتیجه بگیرند که خرج کردن پولشان در بلندمدت برای آنها سودی ندارد، پیش از هر اقدامی تصمیماتشان را اولویت بندی میکنند.
توصیه گرفتن از متخصصین مدیریت اقتصادی
افرادی که هوش مدیریت مالی بالایی دارند خود را عقل کل نمیدانند. بنابراین دائما با افراد متخصصی که در این زمینه سابقهی مفیدی دارند مشورت میکنند.
در تعامل بودن با مدیران اقتصادی موفق
برای آنکه در مدیریت پولتان موفق باشید، باید از ویژگیها، عادتها و رفتارهای روزانهی افرادی که قبل از شما این راه را پیمودهاند الگوبرداری کنید. به همین دلیل است .
مدیران اقتصادی اصلح با مدیران مالی موفق دوستی میکنند. آنها بهخوبی میدانند که از طریق هر رابطهی جدید، دریچهای از آگاهی و اطلاعات عمیقتر را برای تصمیمگیری مالی بعدیشان، میگشایند.
یادگیری مداوم استراتژیهای اقتصادی جدید
چنین افرادی هیچوقت از یادگیری دربارهی پول درآوردن، سرمایهگذاری، اطلاعات مربوط به اموال، سهام و غیره دست نمیکشند.
پول درآوردن برای آنها مثل نفس کشیدن حیاتی است. مدیران باهوش از تمام لحظههای زندگیشان برای یادگیری استفاده میکنند.
همیشه وقتی آنها را میبینید، دارند به برنامهای پیرامون ثروتمند شدن که از رادیو پخش میشود گوش میکنند،
کتاب میخوانند،
دربارهی پول با بقیه صحبت میکنند،
به سمینار امور اقتصادی میروند یا درحال مطالعهی بخش اقتصادی روزنامه هستند و …
پول درآوردن برای آنها تبدیل به عادت شده است و این عادت آنها را در امور اقتصادیشان به موفقیت میرساند.
چرا پول درآوردن را به یکی از عادتهای زندگیتان تبدیل نکنید؟
ویژگی مدیران ناموفق:
البته افراد زیادی هم هستند که مدیران اقتصادی موفقی نیستند و شاید خودشان نیز از این موضوع آگاه نباشند.
ببینید کدامیک از صفات زیر را در خود دارید:
دائما بدهی بالا میآورید
اگر میخواهید که پولتان را بهدرستی مدیریت کنید، باید از هرگونه قرض و بدهی تراشیدن برای خود اجتناب کنید،
مدیران اقتصادی موفق نیز به هیچ قیمتی حاضر به بالا آوردن بدهی نیستند.
اما به نظر میرسد که مدیران مالی ناموفق، قادر نیستند تا دربرابر وسوسهی خرج کردن عمده و اتکا به قرض مقاومت کنند.
آنها با این ولخرجیها مبالغ زیادی را در بلندمدت از دست میدهند.
تمام پساندازتان را خرج میکنید
مدیری که نتواند پولش را درست مدیریت کند، هر زمان که احساس نیاز به خرید داشته باشد، هرچه را که دم دستش باشد میخرد.
او تابع احساسات خود است و از حسی که خرید به او میدهد و خشنودی آنی پس از خرید، لذت میبرد.
چنین فردی با تمام کردن حقوق ماه قبل به سراغ حقوق بعدی میرود و این چرخه ادامه پیدا میکند. هر وقت پولی دربیاورد، بیدرنگ خرج میکند.
هنگامی هم که پولی در کار نباشد، خرجهایش را محدود میکند یا به کارت اعتباری متوسل میشود.
هدف و برنامهای برای پول درآوردن ندارید
پول درآوردن در زندگی یک مدیر اقتصادی ناموفق جایی ندارد.
از اینرو بهراحتی از کنار تعیین هدف و ایجاد طرح عملیاتی برای آن میگذرد، بدهکار باقی میماند و به استقلال مالی نمیرسد.
با افراد متخصص مشورت نمیکنید
باید دو نکته را ذکر کنیم؛
اول اینکه افراد ناموفق فکر میکنند که برای تصمیمگیری در امور اقتصادی لازم نیست تا از کسی کمک بگیرند.
ولی باید آگاه باشند که تصمیمگیری صحیح پیرامون این موضوع، امنیت آیندهی آنها را تأمین خواهد کرد.
دوم اینکه به نظر آنها این منطقی نیست که برای مشاورهی مالی هزینه کنند و همان اولِ کار حساب بانکیشان پر از پول نشود.
آنها باید درنظر داشته باشند که زندگی واقعی با خیالاتشان زمین تا آسمان فرق دارد. باید یاد بگیرند که برای دستیابی به پول زیاد در بلندمدت، مجبورند که سر کیسه را شل کنند و برای آموزش خودشان و راهنمایی گرفتن هزینه نمایند.
برخی از این افراد باور ندارند که میتوانند از عهدهی برداشتن قدمهای عملی و رسیدن به استقلال اقتصادی بر بیایند.
مشکل آنها این است که کاملا دل به کار نمیدهند و وارد میدان عمل نمیشوند.
آنها تا هنگامی که انگیزهی لازم را برای نجات خود از این وضعیت به دست نیاورند، در بدهیهایشان دستوپا خواهند زد.
به ضرورت آموزش در زمینهی امور مالی بیتوجه هستید
مدیران مالی ناموفق فکر میکنند که نیازی به یادگیری مدیریت مسائل مالی ندارند.
این طرز تفکر از باوری سرچشمه میگیرد که میگوید: پول چرک کف دست، و لذا بیاهمیت است.
این مدیران نیاز به محرک یا شخصی دارند که آنها را به سوی استقلال مالی هل بدهد.
تابع حرف جمع و دوستانتان هستید
برای مدیر ناموفق، هر نکتهای نکتهی خوب به حساب میآید.
بنابراین دور از انتظار نیست که او و دوستانش دور هم جمع شوند و مشکلات مالیشان را باهم درمیان بگذارند.
آنها در خلال صحبت با یکدیگر، تجربیاتشان را به هم میگویند و راهنمایی میگیرند.
مشکل اینجاست که افراد گروه نه تنها دانش و تجربهی عملی کمی در امور اقتصادی دارند، بلکه کورکورانه راهنمایی یکدیگر را قبول میکنند و تصمیمات دیگران را نیز به چالش نمیکشند.
نکتهی منفی این استراتژی این است که جمع موردنظر (که غالبا متشکل از دوستان است) جزو جمعیت 96 درصدی مدیران ناموفق هستند.
شاید راهنماییهایشان رایگان باشد، ولی در درازمدت اثر نامطلوب خود را خواهد گذاشت.
چنین مدیرانی این نکته را فراموش میکنند که «هیچ منفعتی رایگان به دست نمیآید، مگر اینکه برای تبعات بلندمدت هر تصمیمی اولویتگذاری کنی.»
این گفته هنگامی بیشتر اهمیت مییابد که خواستار رسیدن به استقلال مالی باشید.
بازی هوش
یک روزنامه انگلیسی در زمینه پزشکی طی مطالعه ای به این نتیجه رسید که افرادی که فعالیتهای ذهنی انجام می دهند 63درصد کمتر از افرادی که به ندرت فعالیتهای فکری دارند درمعرض ابتلا به زوال عقل قرار دارند.
طبق مطالعه ای که در دانشگاه میشیگان انجام شد، محققان دریافتند که بزرگسالانی که بازی های فکری را به صورت روزانه به مدت چند هفته انجام می دهند به طور چشمگیری هوششان بهتر از بقیه می شود.
بازی های فکری که در زیر آمده است نیز به همین منظور طراحی شده است.
بازی های فکری زیر که بازی هایی جهت بالابردن قوه ادراک و هوش شخص است، توسط سینتیا گرین استاد گروه روانپزشکی انشکده پزشکی سینایی و بنیان گذار برنامه های بهبودبخشی و بالابرنده هوش افراد طراحی شده است.
انجام دادن بازی های زیر، همراه با خوردن غذاهای مناسب و ورزش کردن می تواند قدرت ذهنی و فکری شما را تا 78 درصد بالا ببرد. امتحان کنید.
1- رنگ ها را بنویسید
توانایی تان را به چالش بکشانید تا تمرکز پیدا کنید.
رنگها را با صدای بلند بخوانید و بنویسید. این کار را تکرار کنید.
2- فقط با 7 کلمه
قوه تخیلتان را با این تست شفاهی امتحان کنید. یک داستان کوتاه بنویسید و فقط از 7 کلمه در آن استفاده کنید.
3- جهت مخالف
با انجام دادن کارهای روزمره تان با دست مخالفتان(اگر راست دست هستید، از دست چپتان استفاده کنید) بین سلولهای مغز اتصال ایجاد کنید.
اگر راست دست هستید، از دست چپتان برای کارهای روزمره مثل مسواک زدن، شانه کردن مو، و خوردن استفاده کنید.
حتی سعی کنید با دست چپتان بنویسید. آیا استفاده از دست مخالفتان در طول روز آسان تر میشود؟
4- تصاویر موردنظر را بیابید
این روش به شما کمک می کند تا مهارت جستجوی تصویری تان را تقویت کنید. جدولی از نشانه های مختلف تهیه کنید.
برای هر کدام از این نشانه ها 30 ثانیه وقت بگذارید، و ببینید نشانه هایی که در بالای جدول آمده است، هرکدام چند بار در جدول تکرار شده است.
5- به خاطر سپردن تصاویر موجود در عکس
حافظه تصویری تان را تمرین کنید. عکسی را به مدت 1 دقیقه ببینید.
سپس عکس را از چشمتان پنهان کنید و هرآنچه در عکس دیدید و به خاطر میآوردید را یادداشت کنید.
یکبار دیگر امتحان کنید اما قبل از اینکه شروع کنید یک نفس عمیق بکشید و به عکس دقت کنید. دفعه دوم بهتر نبود؟
6- یادداشت برداری
خودتان را به یادداشت برداری عادت دهید. هرزمانی که اطلاعات مهمی دریافت کردید یادداشت کنید
مثلا موقع مراجعه به پزشک،وکیل یا هر موقعیتی که ممکن است موجب استرس و عصبانیت شما شود و باعث شود که ذهن و حافظه شما را بپوشاند.
یادداشت برداری در کار هم بسیار مهم است. چند برگه سفید را در یک فایل بگذارید و هنگام برگزاری جلساتتان از آن استفاده کنید تا نکات مهمی که درجلسه تان مطرح شده را ثبت و ضبط کنید.
7- شمارش معکوس کنید
در اینجا یک تمرین فکری آورده شده است که به ذهن تان کمک می کند. این سه تمرین زیر را انجام دهید.
از 200 شروع کنید، معکوس بشمارید، و از هر شماره 5 عدد کم کنید.
به عبارت دیگر با اختلاف 5 عدد شمارش معکوس کنید.
از 150 شروع کنید، با اختلاف 7 شماره شمارش معکوس کنید.
(از هر عدد، 7 شماره کم کنید و شمارش معکوس کنید)
از 100 شروع کنید، با اختلاف 3 شماره، شمارش معکوس کنید.
(از هر عدد، 7 شماره کم کنید و شمارش معکوس کنید)
هوش هیجانی
بازی های هوش گاردنر
نکته پایانی :
هوش اقتصادی یا هوش ثروت ساز باعث میشود که افراد بتوانند به موفقیتهای مالی برسند.
مهمترین تفاوت بین افراد ثروتمند و افرادی که در زندگی اقتصادی خود به موفقیت نرسیدهاند در میزان هوش اقتصادی آنها است.
خوشبختانه هوش اقتصادی تنها یک استعداد ذاتی نیست و میتوان آن را تقویت کرد.
آموزش و یادگیری مسائل و اطلاعات مالی در کنار رعایت برخی دیگر از نکات باعث تقویت هوش اقتصادی خواهد شد.
هر شخصی میتواند با اقدام به تقویت هوش اقتصادی خود بر روی خودش سرمایهگذاری کرده و شانسش را برای رسیدن به ثروت تا حد بسیار زیادی افزایش دهد.
معرفی محمدعلی داوری
اطلاعات تماس و آدرس مراکز حضور
بازگشت به صفحهی اصلی
تیم پژوهش در روانشناسی سایت روامو شامل یک ساختار گذرا برای مدیریت موقت پست های اعضا است.